جدول جو
جدول جو

معنی شفا خانه - جستجوی لغت در جدول جو

شفا خانه
بیمارستان، دارالشفا
تصویری از شفا خانه
تصویر شفا خانه
فرهنگ لغت هوشیار
شفا خانه
بیمارستان، جایی که بیماران را پرستاری و معالجه می کنند، مریض خانه، بیمار خانه
مستشفی، دار الشّفا، مارستان، بیمارسان، هروانه گه
تصویری از شفا خانه
تصویر شفا خانه
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شفاخانه
تصویر شفاخانه
بیمارستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شفاخانه
تصویر شفاخانه
((~. نِ))
بیمارستان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوا خانه
تصویر دوا خانه
جایی که دوا سازند دارو خانه
فرهنگ لغت هوشیار
آبخانه آبشخور جایی که در آن جا آب برای تشنگان ذخیره کنند و آن جا را متبرک دانند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرابخانه
تصویر شرابخانه
میکده خمکده میخانه میکده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شتر خانه
تصویر شتر خانه
طویله شتران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیر خانه
تصویر شیر خانه
محلی که شیر را در آن نگهداری کنند باغ وحش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صدا خانه
تصویر صدا خانه
محلی که در آن صدا را ضبط و حفظ کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شراب خانه
تصویر شراب خانه
میخانه، میکده، خم خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عزا خانه
تصویر عزا خانه
جایی که در آن مراسم عزا بر پا دارند ماتم خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گدا خانه
تصویر گدا خانه
محلی که برای پذیرایی گدایان تهیه کنند دارالمساکین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ملا خانه
تصویر ملا خانه
دبستان آموز گاه آموز کد
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه که دارای هفت حجره یاطبقه باشد، یا هفت خانه چشم. هفت پردهءچشم: (بیاکه پرده گلریز هفت خانه چشم کشیده ایم بتحریرکارگاه خیال) (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شش خانه
تصویر شش خانه
خیمه مدور چادر گرد، پرده سرا پرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شب خانه
تصویر شب خانه
خانه ای که شب ها درویشان در آن به سر می برند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شش خانه
تصویر شش خانه
خیمه، پرده، خیمه مدور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شب خانه
تصویر شب خانه
((شَ نِ))
شبستان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شفافانه
تصویر شفافانه
Translucently, Transparently
دیکشنری فارسی به انگلیسی
полупрозрачно , прозрачно
دیکشنری فارسی به روسی
durchscheinend, transparent
دیکشنری فارسی به آلمانی
напівпрозоро , прозоро
دیکشنری فارسی به اوکراینی
półprzezroczyście, przejrzyście
دیکشنری فارسی به لهستانی
半透明地 , 透明地
دیکشنری فارسی به چینی
translúcida, transparentemente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
traslucidamente, trasparentemente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
translúcidamente, transparentemente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
de manière translucide, de manière transparente
دیکشنری فارسی به فرانسوی
doorschijnend, transparant
دیکشنری فارسی به هلندی
अर्धपारदर्शी रूप से , पारदर्शी रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
secara tembus cahaya, secara transparan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
بشكلٍ شبه شفّافٍ , بشكلٍ شفّافٍ
دیکشنری فارسی به عربی
반투명하게 , 투명하게
دیکشنری فارسی به کره ای
בצורה שקופה למחצה , בצורה שקופה
دیکشنری فارسی به عبری